سوره واقعه
< رحمن - حدید > | |
---|---|
| |
شماره سوره | ۵۶ |
جزء | ۲۷ |
نزول | |
ترتیب نزول | ۴۴ |
مکی/مدنی | مکی |
اطلاعات آماری | |
تعداد آیات | ۹۶ |
تعداد کلمات | ۳۷۰ |
تعداد حروف | ۱۷۵۶ |
سوره واقعه، پنجاه و ششمین سوره و از سورههای مکی قرآن که در جزء بیست و هفتم جای گرفته است. «واقعه» یکی از نامهای قیامت است و در آیه اول این سوره آمده است. سوره واقعه درباره روز قیامت و وقایع آن سخن میگوید و مردم را در روز قیامت به سه گروهِ اصحاب یمین، اصحاب شِمال و سابقون دستهبندی میکند و درباره جایگاه و پاداش یا عذاب هر گروه سخن میگوید. در تفاسیر آمده است، مراد از گروه سوم (سابقون) امام علی(ع) است که در ایمانآوردن به پیامبر(ص) بر دیگران سبقت گرفت. فضایل بسیاری برای تلاوت این سوره بیان شده است، از جمله اینکه اگر کسی سوره واقعه را بخواند، نوشته میشود که از غافلان نیست.
معرفی
- نامگذاری
این سوره را به این دلیل واقعه نامیدهاند که واژه واقعه که از نامهای قیامت است، در اولین آیه آن آمده است.
- مکان و ترتیب نزول
سوره واقعه جزو سورههای مکی و در ترتیب نزول، چهل و چهارمین سورهای است که بر پیامبر(ص) نازل شده است. این سوره در چینش کنونی مُصحَف، پنجاه و ششمین سوره است و در جزء ۲۷قرآن جای دارد.
- تعداد آیات و کلمات
سوره واقعه ۹۶ آیه، ۳۷۰ کلمه و ۱۷۵۶ حرف دارد و به لحاظ حجمی جزو سورههای مُفَصَّلات و تقریباً به اندازهٔ نصف یک حزب است.
محتوا
سوره واقعه قیامت را که در آن مردم دوباره زنده میشوند، شرح میدهد. نخست برخی از حوادث آن مانند تغییر وضعیت زمین، وقوع زلزله در آن و متلاشیشدن کوهها را ذكر مىكند و سپس مردم را به سه دستهٔ سابقان، اصحاب يمين و اصحاب شِمال، تقسيم نموده، سرانجامِ هر گروه را بيان مىكند. پس از آن بر ضد اصحاب شِمال كه منكر ربوبيت خدا و معاد و قرآناند، استدلال میآورد و در آخر حالت احتضار و فرا رسيدن مرگ و مجددا تقسیم مردمان به سه گروه مقربان(سابقان) و اصحاب یمین ومکذبان(اصحاب شمال) را یادآوری میکند.
اثبات حتمیبودن قیامت و متفاوتبودن سرانجام انسانها | |||||||||||||||||||||||
نتیجه: آیه ۹۵-۹۶ تردیدی در حقانیت قیامت نیست | گفتار دوم: آیه ۵۷-۹۴ دلایل برپایی قیامت و کیفر انسانها | گفتار اول: آیه ۱-۵۶ سرانجام سه گروه انسانها در روز قیامت | |||||||||||||||||||||
دلیل اول: آیه ۵۷-۶۲ توانایی خالق انسانها بر احیای مجدد آنها | مقدمه: آیه ۱-۱۰ تقسیمشدن انسانها به سه گروه با فرارسیدن قیامت | ||||||||||||||||||||||
دلیل دوم: آیه ۶۳-۸۰ برپایی قیامت، لازمه ربوبیت خدا در زندگی انسان است | گروه اول: آیه ۱۱-۲۶ پاداش مقربان درگاه الهی | ||||||||||||||||||||||
دلیل سوم: آیه ۸۱-۹۴ عدم امکان جلوگیری از مرگ انسانها | گروه دوم: آیه ۲۷-۴۰ پاداش سعادتمندان؛ اصحاب یمین | ||||||||||||||||||||||
گروه سوم: آیه ۴۱-۵۶ کیفر تیرهبختان؛ اصحاب شمال | |||||||||||||||||||||||
مقصود از سابقون
آیات ۷ تا ۱۰ سوره واقعه، از آیات مشهور این سوره است که مردم را در روز قیامت به سه گروه تقسیم میکند. آیه دهم نام گروه سوم را دو بار تکرار کرده است: «السابقون السابقون». درباره این آیه، گفتگوهای فراوانی میان مفسران صورت گرفته است. سیدمحمدحسین طباطبایی از آیات دیگرِ قرآن، نتیجه میگیرد منظور از «سابقون» نخست، سبقتگیرندگان در کارهای خیر، و منظور از «سابقون» دوم، سبقتگیرندگان در رسیدن به مغفرت و رحمت خداوند است؛ چرا که سبقت در انجام کار خیر، پیشیگرفتن انسان در رسیدن به مغفرت خداوند را موجب میشود. همچنین گفته شده است مراد از سابقان، امام على(ع) است كه در ايمان به رسول خدا (ص) از ديگران سبقت گرفت.
آیات مشهور
- إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ*فِي كِتَابٍ مَكْنُونٍ*لَا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ(آیات ۷۷تا۷۹)
ترجمه: که آن، قرآن کریمی است،که در کتاب محفوظی جای دارد،و جز پاکان نمیتوانند به آن دست زنند [= دست یابند]. در این آیات سه گانه سه ویژگی برای قرآن ذکر شده که عبارتند از: کریم بودن قرآن به معنای جایگاه والایش نزد پروردگار ونفعش برای مردم با بیان معارفی که تامین کننده سعادت دنیا و آخرتند، مصون بودن از تغییر و تبدیل، غیرقابل دسترس بودن حقیقتش برای غیر مطهرون(فرشتگان ومعصومان). روایت پیامبر(ص) در درالمنثور از پیامبر(ص) در تفسیر مطهرون به مقربان ویژگی سوم را تأیید می کند.
- فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ(آیه ۸۳)
ترجمه:پس چرا هنگامی که جان به گلوگاه میرسد (توانایی بازگرداندن آن را ندارید)؟!
آیه خطاب به منکران قیامت و تکذیب کنندگان قرآن و آیاتی است که آنان را دعوت به ایمان به معاد می کند. ومنظور از رسیدن جان(روح) به حلقوم حتمی شدن مرگ و ناتوانی آنان در برگرداندن حیات و جلوگیری از مرگ است.
فضیلت و خواص
برای تلاوت سوره واقعه فضیلت و خواص بسیاری بیان شده است؛ از جمله در تفسیر مجمع البیان از پیامبر(ص) نقل شده است اگر کسی سوره واقعه را بخواند، نوشته میشود که از غافلان نیست. همچنین در روایات آمده اگر کسی سوره واقعه را بخواند، هرگز گرفتار تنگدستی نمیشود. بنابر حدیثی دیگر از امام صادق(ع)، سوره واقعه سورهٔ امیرالمؤمنین (ع) است و هرکس آن را بخواند، از دوستان ایشان خواهد بود. از امام باقر(ع) روایت است که هر کس هر شب پیش از خواب سوره واقعه را بخواند روز قیامت در حالی به لقای الهی نائل میشود که چهرهاش چون ماه شب چهارده میدرخشد.
متن و ترجمه
سوره واقعه
بِسْمِ اللَّـهِ الرَّحْمَـٰنِ الرَّحِيمِ | به نام خداوند رحمتگر مهربان |
---|---|
إِذَا وَقَعَتِ الْوَاقِعَةُ ﴿١﴾ لَيْسَ لِوَقْعَتِهَا كَاذِبَةٌ ﴿٢﴾ خَافِضَةٌ رَّافِعَةٌ ﴿٣﴾ إِذَا رُجَّتِ الْأَرْضُ رَجًّا ﴿٤﴾ وَبُسَّتِ الْجِبَالُ بَسًّا ﴿٥﴾ فَكَانَتْ هَبَاءً مُّنبَثًّا ﴿٦﴾ وَكُنتُمْ أَزْوَاجًا ثَلَاثَةً ﴿٧﴾ فَأَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَيْمَنَةِ ﴿٨﴾ وَأَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ مَا أَصْحَابُ الْمَشْأَمَةِ ﴿٩﴾ وَالسَّابِقُونَ السَّابِقُونَ ﴿١٠﴾ أُولَـٰئِكَ الْمُقَرَّبُونَ ﴿١١﴾ فِي جَنَّاتِ النَّعِيمِ ﴿١٢﴾ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ﴿١٣﴾ وَقَلِيلٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ﴿١٤﴾ عَلَىٰ سُرُرٍ مَّوْضُونَةٍ ﴿١٥﴾ مُّتَّكِئِينَ عَلَيْهَا مُتَقَابِلِينَ ﴿١٦﴾ يَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ ﴿١٧﴾ بِأَكْوَابٍ وَأَبَارِيقَ وَكَأْسٍ مِّن مَّعِينٍ ﴿١٨﴾ لَّا يُصَدَّعُونَ عَنْهَا وَلَا يُنزِفُونَ ﴿١٩﴾ وَفَاكِهَةٍ مِّمَّا يَتَخَيَّرُونَ ﴿٢٠﴾ وَلَحْمِ طَيْرٍ مِّمَّا يَشْتَهُونَ ﴿٢١﴾ وَحُورٌ عِينٌ ﴿٢٢﴾ كَأَمْثَالِ اللُّؤْلُؤِ الْمَكْنُونِ ﴿٢٣﴾ جَزَاءً بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ ﴿٢٤﴾ لَا يَسْمَعُونَ فِيهَا لَغْوًا وَلَا تَأْثِيمًا ﴿٢٥﴾ إِلَّا قِيلًا سَلَامًا سَلَامًا ﴿٢٦﴾ وَأَصْحَابُ الْيَمِينِ مَا أَصْحَابُ الْيَمِينِ ﴿٢٧﴾ فِي سِدْرٍ مَّخْضُودٍ ﴿٢٨﴾ وَطَلْحٍ مَّنضُودٍ ﴿٢٩﴾ وَظِلٍّ مَّمْدُودٍ ﴿٣٠﴾ وَمَاءٍ مَّسْكُوبٍ ﴿٣١﴾ وَفَاكِهَةٍ كَثِيرَةٍ ﴿٣٢﴾ لَّا مَقْطُوعَةٍ وَلَا مَمْنُوعَةٍ ﴿٣٣﴾ وَفُرُشٍ مَّرْفُوعَةٍ ﴿٣٤﴾ إِنَّا أَنشَأْنَاهُنَّ إِنشَاءً ﴿٣٥﴾ فَجَعَلْنَاهُنَّ أَبْكَارًا ﴿٣٦﴾ عُرُبًا أَتْرَابًا ﴿٣٧﴾ لِّأَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٣٨﴾ ثُلَّةٌ مِّنَ الْأَوَّلِينَ ﴿٣٩﴾ وَثُلَّةٌ مِّنَ الْآخِرِينَ ﴿٤٠﴾ وَأَصْحَابُ الشِّمَالِ مَا أَصْحَابُ الشِّمَالِ ﴿٤١﴾ فِي سَمُومٍ وَحَمِيمٍ ﴿٤٢﴾ وَظِلٍّ مِّن يَحْمُومٍ ﴿٤٣﴾ لَّا بَارِدٍ وَلَا كَرِيمٍ ﴿٤٤﴾ إِنَّهُمْ كَانُوا قَبْلَ ذَٰلِكَ مُتْرَفِينَ ﴿٤٥﴾ وَكَانُوا يُصِرُّونَ عَلَى الْحِنثِ الْعَظِيمِ ﴿٤٦﴾ وَكَانُوا يَقُولُونَ أَئِذَا مِتْنَا وَكُنَّا تُرَابًا وَعِظَامًا أَإِنَّا لَمَبْعُوثُونَ ﴿٤٧﴾ أَوَآبَاؤُنَا الْأَوَّلُونَ ﴿٤٨﴾ قُلْ إِنَّ الْأَوَّلِينَ وَالْآخِرِينَ ﴿٤٩﴾ لَمَجْمُوعُونَ إِلَىٰ مِيقَاتِ يَوْمٍ مَّعْلُومٍ ﴿٥٠﴾ ثُمَّ إِنَّكُمْ أَيُّهَا الضَّالُّونَ الْمُكَذِّبُونَ ﴿٥١﴾ لَآكِلُونَ مِن شَجَرٍ مِّن زَقُّومٍ ﴿٥٢﴾ فَمَالِئُونَ مِنْهَا الْبُطُونَ ﴿٥٣﴾ فَشَارِبُونَ عَلَيْهِ مِنَ الْحَمِيمِ ﴿٥٤﴾ فَشَارِبُونَ شُرْبَ الْهِيمِ ﴿٥٥﴾ هَـٰذَا نُزُلُهُمْ يَوْمَ الدِّينِ ﴿٥٦﴾ نَحْنُ خَلَقْنَاكُمْ فَلَوْلَا تُصَدِّقُونَ ﴿٥٧﴾ أَفَرَأَيْتُم مَّا تُمْنُونَ ﴿٥٨﴾ أَأَنتُمْ تَخْلُقُونَهُ أَمْ نَحْنُ الْخَالِقُونَ ﴿٥٩﴾ نَحْنُ قَدَّرْنَا بَيْنَكُمُ الْمَوْتَ وَمَا نَحْنُ بِمَسْبُوقِينَ ﴿٦٠﴾ عَلَىٰ أَن نُّبَدِّلَ أَمْثَالَكُمْ وَنُنشِئَكُمْ فِي مَا لَا تَعْلَمُونَ ﴿٦١﴾ وَلَقَدْ عَلِمْتُمُ النَّشْأَةَ الْأُولَىٰ فَلَوْلَا تَذَكَّرُونَ ﴿٦٢﴾ أَفَرَأَيْتُم مَّا تَحْرُثُونَ ﴿٦٣﴾ أَأَنتُمْ تَزْرَعُونَهُ أَمْ نَحْنُ الزَّارِعُونَ ﴿٦٤﴾ لَوْ نَشَاءُ لَجَعَلْنَاهُ حُطَامًا فَظَلْتُمْ تَفَكَّهُونَ ﴿٦٥﴾ إِنَّا لَمُغْرَمُونَ ﴿٦٦﴾ بَلْ نَحْنُ مَحْرُومُونَ ﴿٦٧﴾ أَفَرَأَيْتُمُ الْمَاءَ الَّذِي تَشْرَبُونَ ﴿٦٨﴾ أَأَنتُمْ أَنزَلْتُمُوهُ مِنَ الْمُزْنِ أَمْ نَحْنُ الْمُنزِلُونَ ﴿٦٩﴾ لَوْ نَشَاءُ جَعَلْنَاهُ أُجَاجًا فَلَوْلَا تَشْكُرُونَ ﴿٧٠﴾ أَفَرَأَيْتُمُ النَّارَ الَّتِي تُورُونَ ﴿٧١﴾ أَأَنتُمْ أَنشَأْتُمْ شَجَرَتَهَا أَمْ نَحْنُ الْمُنشِئُونَ ﴿٧٢﴾ نَحْنُ جَعَلْنَاهَا تَذْكِرَةً وَمَتَاعًا لِّلْمُقْوِينَ ﴿٧٣﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٧٤﴾ فَلَا أُقْسِمُ بِمَوَاقِعِ النُّجُومِ ﴿٧٥﴾ وَإِنَّهُ لَقَسَمٌ لَّوْ تَعْلَمُونَ عَظِيمٌ ﴿٧٦﴾ إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ ﴿٧٧﴾ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ ﴿٧٨﴾ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ ﴿٧٩﴾ تَنزِيلٌ مِّن رَّبِّ الْعَالَمِينَ ﴿٨٠﴾ أَفَبِهَـٰذَا الْحَدِيثِ أَنتُم مُّدْهِنُونَ ﴿٨١﴾ وَتَجْعَلُونَ رِزْقَكُمْ أَنَّكُمْ تُكَذِّبُونَ ﴿٨٢﴾ فَلَوْلَا إِذَا بَلَغَتِ الْحُلْقُومَ ﴿٨٣﴾ وَأَنتُمْ حِينَئِذٍ تَنظُرُونَ ﴿٨٤﴾ وَنَحْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنكُمْ وَلَـٰكِن لَّا تُبْصِرُونَ ﴿٨٥﴾ فَلَوْلَا إِن كُنتُمْ غَيْرَ مَدِينِينَ ﴿٨٦﴾ تَرْجِعُونَهَا إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ ﴿٨٧﴾ فَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ ﴿٨٨﴾ فَرَوْحٌ وَرَيْحَانٌ وَجَنَّتُ نَعِيمٍ ﴿٨٩﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩٠﴾ فَسَلَامٌ لَّكَ مِنْ أَصْحَابِ الْيَمِينِ ﴿٩١﴾ وَأَمَّا إِن كَانَ مِنَ الْمُكَذِّبِينَ الضَّالِّينَ ﴿٩٢﴾ فَنُزُلٌ مِّنْ حَمِيمٍ ﴿٩٣﴾ وَتَصْلِيَةُ جَحِيمٍ ﴿٩٤﴾ إِنَّ هَـٰذَا لَهُوَ حَقُّ الْيَقِينِ ﴿٩٥﴾ فَسَبِّحْ بِاسْمِ رَبِّكَ الْعَظِيمِ ﴿٩٦﴾ | به نام خداوند رحمتگر مهربانِ آن واقعه چون وقوع يابد، (۱) [كه] در وقوع آن دروغى نيست: (۲) پستكننده [و] بالابرنده است. (۳) چون زمين با تكان [سختى] لرزانده شود، (۴) و كوهها [جمله] ريزه ريزه شوند، (۵) و غبارى پراكنده گردند، (۶) و شما سه دسته شويد: (۷) ياران دست راست، كدامند ياران دست راست؟ (۸) و ياران چپ؛ كدامند ياران چپ؟ (۹) و سبقتگيرندگان مقدمند؛ (۱۰) آنانند همان مقربان [خدا]، (۱۱) در باغستانهاى پر نعمت. (۱۲) گروهى از پيشينيان، (۱۳) و اندكى از متأخران. (۱۴) بر تختهايى جواهرنشان، (۱۵) كه روبروى هم بر آنها تكيه دادهاند. (۱۶) بر گردشان پسرانى جاودان [به خدمت] مىگردند، (۱۷) با جامها و آبريزها و پياله[ها]يى از باده ناب روان. (۱۸) [كه] نه از آن دردسر گيرند و نه بىخرد گردند. (۱۹) و ميوه از هر چه اختيار كنند. (۲۰) و از گوشت پرنده هر چه بخواهند. (۲۱) و حوران چشمدرشت، (۲۲) مثل لؤلؤ نهان ميان صدف، (۲۳) [اينها] پاداشى است براى آنچه مىكردند. (۲۴) در آنجا نه بيهودهاى مىشنوند و نه [سخنى] گناهآلود. (۲۵) سخنى جز سلام و درود نيست. (۲۶) و ياران راست؛ ياران راست كدامند؟ (۲۷) در [زير] درختان كُنار بىخار، (۲۸) و درختهاى موز كه ميوهاش خوشه خوشه روى هم چيده است. (۲۹) و سايهاى پايدار. (۳۰) و آبى ريزان. (۳۱) و ميوهاى فراوان، (۳۲) نه بريده و نه ممنوع. (۳۳) و همخوابگانى بالا بلند. (۳۴) ما آنان را پديد آوردهايم پديد آوردنى، (۳۵) و ايشان را دوشيزه گردانيدهايم، (۳۶) شوى دوست همسال، (۳۷) براى ياران راست. (۳۸) كه گروهى از پيشينيانند، (۳۹) و گروهى از متأخران. (۴۰) و ياران چپ؛ كدامند ياران چپ؟ (۴۱) در [ميان] باد گرم و آب داغ. (۴۲) و سايهاى از دود تار. (۴۳) نه خنك و نه خوش. (۴۴) اينان بودند كه پيش از اين ناز پروردگان بودند. (۴۵) و بر گناه بزرگ پافشارى مىكردند. (۴۶) و مىگفتند: «آيا چون مرديم و خاك واستخوان شديم، واقعاً [باز] زنده مىگرديم؟ (۴۷) يا پدران گذشته ما [نيز]؟» (۴۸) بگو: «در حقيقت، اولين و آخرين، (۴۹) قطعاً همه در موعد روزى معلوم گرد آورده شوند.» (۵۰) آنگاه شما اى گمراهان دروغپرداز، (۵۱) قطعاً از درختى كه از زقّوم است خواهيد خورد. (۵۲) و از آن شكمهايتان را خواهيد آكند. (۵۳) و روى آن از آب جوش مىنوشيد؛ (۵۴) [مانند] نوشيدن اشتران تشنه. (۵۵) اين است پذيرايى آنان در روز جزا. (۵۶) ماييم كه شما را آفريدهايم، پس چرا تصديق نمىكنيد؟ (۵۷) آيا آنچه را [كه به صورت نطفه] فرو مىريزيد ديدهايد؟ (۵۸) آيا شما آن را خلق مىكنيد يا ما آفرينندهايم؟ (۵۹) ماييم كه ميان شما مرگ را مقدر كردهايم و بر ما سبقت نتوانيد جست؛ (۶۰) [و مىتوانيم] امثال شما را به جاى شما قرار دهيم و شما را [به صورت] آنچه نمىدانيد پديدار گردانيم. (۶۱) و قطعاً پديدار شدن نخستين خود را شناختيد؛ پس چرا سر عبرت گرفتن نداريد؟ (۶۲) آيا آنچه را كشت مىكنيد، ملاحظه كردهايد؟ (۶۳) آيا شما آن را [بىيارى ما] زراعت مىكنيد، يا ماييم كه زراعت مىكنيم؟ (۶۴) اگر بخواهيم قطعاً خاشاكش مىگردانيم، پس در افسوس [و تعجب] مىافتيد. (۶۵) [و مىگوييد:] «واقعاً ما زيان زدهايم، (۶۶) بلكه ما محروم شدگانيم.» (۶۷) آيا آبى را كه مىنوشيد ديدهايد؟ (۶۸) آيا شما آن را از [دل] ابر سپيد فرود آوردهايد، يا ما فرودآورندهايم؟ (۶۹) اگر بخواهيم آن را تلخ مىگردانيم، پس چرا سپاس نمىداريد؟ (۷۰) آيا آن آتشى را كه برمىافروزيد ملاحظه كردهايد؟ (۷۱) آيا شما [چوب] درخت آن را پديدار كردهايد، يا ما پديدآورندهايم؟ (۷۲) ما آن را [مايه] عبرت و [وسيله] استفاده براى بيابانگردان قرار دادهايم. (۷۳) پس به نام پروردگار بزرگت تسبيح گوى. (۷۴) نه [چنين است كه مىپنداريد]، سوگند به جايگاههاى [ويژه و فواصل معيّن] ستارگان. (۷۵) اگر بدانيد، آن سوگندى سخت بزرگ است! (۷۶) كه اين [پيام] قطعاً قرآنى است ارجمند، (۷۷) در كتابى نهفته، (۷۸) كه جز پاكشدگان بر آن دست ندارند، (۷۹) وحيى است از جانب پروردگار جهانيان. (۸۰) آيا شما اين سخن را سبك [و سست] مىگيريد؟ (۸۱) و تنها نصيب خود را در تكذيب [آن] قرار مىدهيد؟ (۸۲) پس چرا آنگاه كه [جان شما] به گلو مىرسد، (۸۳) و در آن هنگام خود نظاره گريد - (۸۴) و ما به آن [محتضر] از شما نزديكتريم ولى نمىبينيد- (۸۵) پس چرا، اگر شما بىجزا مىمانيد [و حساب و كتابى در كار نيست]، (۸۶) اگر راست مىگوييد، [روح] را برنمىگردانيد؟ (۸۷) و اما اگر [او] از مقربان باشد، (۸۸) [در] آسايش و راحت و بهشت پر نعمت [خواهد بود]. (۸۹) و اما اگر از ياران راست باشد، (۹۰) از ياران راست بر تو سلام باد. (۹۱) و اما اگر از دروغزنان گمراه است، (۹۲) پس با آبى جوشان پذيرايى خواهد شد، (۹۳) و [فرجامش] درافتادن به جهنم است. (۹۴) اين است همان حقيقت راست [و] يقين. (۹۵) پس به نام پروردگار بزرگ خود تسبيح گوى. (۹۶) |
سوره پیشین: سوره رحمن | سوره واقعه سورههای مکی • سورههای مدنی | سوره پسین: سوره حدید |
١.فاتحه ٢.بقره ٣.آلعمران ٤.نساء ٥.مائده ٦.انعام ٧.اعراف ٨.انفال ٩.توبه ١٠.یونس ١١.هود ١٢.یوسف ١٣.رعد ١٤.ابراهیم ١٥.حجر ١٦.نحل ١٧.اسراء ١٨.کهف ١٩.مریم ٢٠.طه ٢١.انبیاء ٢٢.حج ٢٣.مؤمنون ٢٤.نور ٢٥.فرقان ٢٦.شعراء ٢٧.نمل ٢٨.قصص ٢٩.عنکبوت ٣٠.روم ٣١.لقمان ٣٢.سجده ٣٣.احزاب ٣٤.سبأ ٣٥.فاطر ٣٦.یس ٣٧.صافات ٣٨.ص ٣٩.زمر ٤٠.غافر ٤١.فصلت ٤٢.شوری ٤٣.زخرف ٤٤.دخان ٤٥.جاثیه ٤٦.احقاف ٤٧.محمد ٤٨.فتح ٤٩.حجرات ٥٠.ق ٥١.ذاریات ٥٢.طور ٥٣.نجم ٥٤.قمر ٥٥.الرحمن ٥٦.واقعه ٥٧.حدید ٥٨.مجادله ٥٩.حشر ٦٠.ممتحنه ٦١.صف ٦٢.جمعه ٦٣.منافقون ٦٤.تغابن ٦٥.طلاق ٦٦.تحریم ٦٧.ملک ٦٨.قلم ٦٩.حاقه ٧٠.معارج ٧١.نوح ٧٢.جن ٧٣.مزمل ٧٤.مدثر ٧٥.قیامه ٧٦.انسان ٧٧.مرسلات ٧٨.نبأ ٧٩.نازعات ٨٠.عبس ٨١.تکویر ٨٢.انفطار ٨٣.مطففین ٨٤.انشقاق ٨٥.بروج ٨٦.طارق ٨٧.اعلی ٨٨.غاشیه ٨٩.فجر ٩٠.بلد ٩١.شمس ٩٢.لیل ٩٣.ضحی ٩٤.شرح ٩٥.تین ٩٦.علق ٩٧.قدر ٩٨.بینه ٩٩.زلزله ١٠٠.عادیات ١٠١.قارعه ١٠٢.تکاثر ١٠٣.عصر ١٠٤.همزه ١٠٥.فیل ١٠٦.قریش ١٠٧.ماعون ١٠٨.کوثر ١٠٩.کافرون ١١٠.نصر ١١١.مسد ١١٢.اخلاص ١١٣.فلق ١١٤.ناس |
پانویس
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۱۲۵۴.
- ↑ معرفت، آموزش علوم قرآن، ۱۳۷۱ش، ج۲، ص۱۶۶.
- ↑ دانشنامه قرآن و قرآن پژوهی، ۱۳۷۶ش، ج۲، ص۱۲۵۴.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۱۵.
- ↑ خامهگر، محمد، ساختار سورههای قرآن کریم، تهیه مؤسسه فرهنگی قرآن و عترت نورالثقلین، قم، نشر نشرا، چ۱، ۱۳۹۲ش.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۱۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۴۱۷ق، ج۱۹، ص۱۱۷؛ سیوطی، درّ المنثور: ج ۶، ص ۱۵۴
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۱۹، ص۱۳۷.
- ↑ طباطبایی، المیزان، ۱۳۹۴ق، ج۱۹۷ ص ۱۳۸.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۲۱.
- ↑ طبرسی، مجمع البیان، ۱۳۷۲ش، ج۹، ص۳۲۱.
- ↑ شیخ صدوق، ثواب الاعمال، ۱۴۰۶ق، ص۱۱۷.
- ↑ العروسي الحويزي، الشيخ عبد علي، تفسير نور الثقلين، ج۵، ص۲۰.
- ↑ سوره های فاطر آیه ۳۲ فَمِنْهُمْ ظَالِمٌ لِنَفْسِهِ وَمِنْهُمْ مُقْتَصِدٌ وَمِنْهُمْ سَابِقٌ بِالْخَيْرَاتِ بِإِذْنِ اللهِ... وبقره آیه۱۴۸ وَلِكُلٍّ وِجْهَةٌ هُوَ مُوَلِّيهَا ۖ فَاسْتَبِقُوا الْخَيْرَاتِ ...ومؤمنون آیه ۶۱أُولَٰئِكَ يُسَارِعُونَ فِي الْخَيْرَاتِ وَهُمْ لَهَا سَابِقُونَ
- ↑ سَابِقُوا إِلَىٰ مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ... سوره حدید آیه ۲۱
- ↑ هر گاه بخواهند پرخوری افراطی را مثال زنند،از این تعبیر استفاده می کنند مانند:«من که تا اذا بلغت الحلقوم خورده بودم، بلند شدم و گفتم ... عزّت زیاد». به نقل از کتاب ( دید و بازدید، آل احمد، ص۲۰
منابع
- قرآن کریم، ترجمه محمدمهدی فولادوند، تهران، دارالقرآن الکریم، ۱۴۱۸ق/۱۳۷۶ش.
- دانشنامه قرآن و قرآنپژوهی، به کوشش بهاء الدین خرمشاهی، تهران، دوستان-ناهید، ۱۳۷۷ش.
- سیوطی، جلال الدین، درّ المنثور، بیروت، لبنان
- شیخ صدوق، محمد بن علی، ثواب الأعمال و عقاب الأعمال، قم، دار الشریف رضی، ۱۴۰۶ق.
- طباطبایی، سیدمحمدحسین، المیزان فی تفسیرالقرآن، قم، انتشارات اسلامی، ۱۴۱۷ق.
- طبرسى، فضل بن حسن، مجمع البيان فى تفسير القرآن، تهران، ناصرخسرو، ۱۳۷۲ش.
- معرفت، محمدهادی، آموزش علوم قرآن، [بیجا]، مرکز چاپ و نشر سازمان تبلیغات اسلامی، چ۱، ۱۳۷۱ش.
پیوند به بیرون